مشکلات شناختی مادر، خطر آلزایمر برای فرزندان را بیشتر می کند
سرشیر: داده های یک مطالعه اخیر نشان داده است خطر ژنتیکیِ مبتلاشدن به بیماری آلزایمر به شدت تحت تأثیر الگوی ژنی مادر است تا پدر.
به گزارش سرشیر به نقل از ایسنا، بیماری آلزایمر خاطرات، استقلال و ظرفیت ارتباط با عزیزان را از افراد می دزدد.
در سال ۲۰۲۰ میلادی، بیش از ۵۵ میلیون نفر در سرتاسر جهان با زوال عقل زندگی می کردند. بیماری آلزایمر شایع ترین نوع زوال عقل است که ۶۰ تا ۷۰ درصد از کل دمانس ها را تشکیل می دهد.
بگفته متخصصان، در ۱۰ سال قبل زوال عقل و آلزایمر با اهمیت ترین عامل مرگ و میر افراد در انگلیس بوده اند و ۱۱.۴ درصد از مرگ و میرها در سال ۲۰۲۲ میلادی را به خود اختصاص دادند.
بااینکه داروهای جدید می توانند پیشرفت بیماری را کاهش دهند، اما شواهد بیشتری نشان میدهد که داشتن یک سبک زندگی سالم می تواند روند این بیماری را معکوس کند.
بیماری آلزایمر را می توان به دو زیر گروه خانوادگی و پراکنده تقسیم کرد. تنها پنج درصد از موارد مبتلاشدن به آلزایمر خانوادگی و ارثی و ۹۵ درصد از ابتلاها پراکنده هستند که به سبب عوامل خطرزای محیطی، سبک زندگی و ژنتیکی است. در نتیجه موثرترین تاکتیک برای مقابله با آلزایمر، پیشگیری و داشتن یک سبک زندگی سالم می باشد.
پیش بینی می شود تعداد افراد مبتلا به زوال عقل هر ۲۰ سال تقریباً دو برابر شود. یافتن راه هایی برای تشخیص بهتر، درمان و حتی پیش گیری از زوال عقل بیش از همیشه مهم می باشد. این مطالعه اخیر می تواند هدف مفیدی برای متخصصانی باشد که امیدوارند درمان های جدیدی را توسعه دهند.
این مطالعه که در JAMA Neurology انتشار یافت، نشان داد افرادی که مادرشان سابقه از دست دادن حافظه داشته است در مقایسه با افرادی که فقط سابقه از دست دادن حافظه پدری دارند (یا هیچ سابقه خانوادگی از دست دادن حافظه ندارند)، در معرض خطر بیشتری برای مبتلاشدن به بیماری آلزایمر در هر سنی قرار دارند. با این وجود، اگر پدر یک فرد از دست دادن حافظه زودرس (قبل از سن ۶۵ سالگی) داشته باشد، خطر مبتلاشدن به بیماری آلزایمر نیز در او بیشتر است.
در این مطالعه داده های ۴۴۱۳ فرد ۶۵ تا ۸۵ ساله که هیچ مشکلی با عملکرد شناختی یا حافظه نداشتند، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بزرگ مطالعه یک نقطه قوت کلیدی است که موجب می شود تفسیر دقیق تری از یافته ها در مقایسه با تحقیقات قبلی صورت گیرد. اما مهمست توجه داشته باشید که این مطالعه نشان دهنده کامل جمعیت نیست، برای اینکه بیشتر شرکت کنندگان سفیدپوست بودند، بدین سبب نتایج ممکنست در قومیت های دیگر متفاوت باشد.
شرکت کنندگان قسمتی از مطالعه «درمان ضد آمیلوئید در آلزایمر بدون علامت» بودند، که یک کارآزمایی بالینی فاز ۳ است که متخصصان دارویی امیدوارند پیشرفت مشکلات حافظه را کم کند.
متخصصان عمدتا بدنبال وجود پلاک های آمیلوئید بودند که یکی از دو نشانه بیماری آلزایمر است. این پلاک های سمی آمیلوئید زمانی تشکیل می شوند که تکه های پروتئینی به نام بتا آمیلوئید در کنار هم جمع شوند.
فرضیه این است که این پلاک های آمیلوئیدی مظنون اصلی در لطمه رساندن و کشتن سلول های مغزی (نورون ها) و در نتیجه بیماری آلزایمر هستند. دومین مشخصه آلزایمر پروتئین تاو است که در این مطالعه مورد ارزیابی قرار نگرفت.
تصور می شود که تجمع بتا آمیلوئید یک پیش ساز برجسته بیماری آلزایمر باشد، برای اینکه افراد در معرض خطر می توانند سال ها پیش از شروع مشکلات حافظه سطح آمیلوئید را بالا برند.
نتایج اسکن های PET نشان داد شرکت کنندگانی که مادرشان سابقه اختلال حافظه (بدون توجه به سنی که مشکلات حافظه اش شروع شده بود) داشته، سطح بتا آمیلوئید بالاتری داشتند. در حقیقت سطح آمیلوئید در افراد دارای سابقه مادری بطور قابل توجهی بالاتر از سابقه اختلال حافظه پدری بود.
همین طور شرکت کنندگانی که پدرانشان از دست دادن حافظه زودرس (قبل از ۶۵ سالگی) داشتند، سطح بتا آمیلوئید بالاتری داشتند. در مقایسه، شرکت کنندگانی که فقط سابقه اختلال حافظه دیررس (که پس از ۶۵ سالگی اتفاق می افتد) و کسانی که هیچ سابقه خانوادگی از دست دادن حافظه نداشتند، سطح بتا آمیلوئید طبیعی داشتند.
دلیل این ارتباط بطور کامل معین نیست.
یکی از نظرات متخصصان اختلال عملکرد میتوکندری است. میتوکندری ها ساختارهای تامین کننده انرژی در داخل سلول های ما هستند. اینها فقط از جانب مادر به ارث می رسد. میتوکندری ها DNA خودرا دارند که ممکنست شامل جهش هایی باشد که موجب اختلال در عملکرد آنها می شود. تحقیقات قبلی نشان داده است که اختلال عملکرد میتوکندری با بیماری آلزایمر مرتبط می باشد.
مغز یک عضو تشنه انرژی است که حدود ۲۰ درصد انرژی بدن را می گیرد. بدین سبب جای تعجب نیست که اختلال در میتوکندری می تواند منجر به اختلال شناختی و بطور بالقوه بیماری آلزایمر شود.
این مطالعه برمبنای مطالعات قبلی و کوچکتر است که نقش ژنتیک در بیماری آلزایمر را بررسی نموده اند. از آنجا که این مطالعات فقط حجم نمونه کوچکی داشتند، فاقد قدرت آماری برای نتیجه گیری قوی بودند. حجم نمونه بسیار بزرگتر این مطالعه موجب شد تا نتیجه گیری و تأیید مجدد قوی تری در مورد اهمیت ژنتیک مادر صورت گیرد.
به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، پیام کلیدی این مطالعه این است که خطر مبتلاشدن به بیماری آلزایمر در افراد می تواند به ارث بردن آن از مادر یا پدر و همین طور سن والدینشان که از دست دادن حافظه شروع شده است، بستگی داشته باشد. به این ترتیب، در نظر گرفتن سابقه والدین برمبنای جنسیت می تواند در شناسایی افرادی که در معرض خطر آلزایمر هستند، اساسی باشد.
باتوجه به این یافته ها، قدمهای بعدی می تواند تعیین این باشد که آیا DNA مادر - خصوصاً خود کروموزوم X - بر رشد بیماری تأثیر می گذارد یا خیر. اگر نقشی داشته باشد، ممکنست متخصصان هدف بهتری برای درمان داشته باشند.
با توجه به این که میتوکندری ها از مادر به ارث می رسند، متخصصان همین طور ممکنست بخواهند نظریه اختلال عملکرد میتوکندری را بیشتر بررسی نمایند تا بهتر بفهمند که چرا اگر مادران مشکلات حافظه داشته باشند، افراد در معرض خطر بیشتری برای مبتلاشدن به بیماری آلزایمر هستند.
این مطالعه نقش حیاتی ژنتیک در ایجاد بیماری آلزایمر را تایید می کند. اما این تنها عامل خطر نیست. خیلی از عوامل خطر قابل اصلاح - مانند دیابت، فشار خون بالا، بیماریهای قلبی عروقی و رژیم غذایی نامناسب - نیز به عنوان عوامل موثر در ایجاد این بیماری شناخته شده اند.
برای افرادی که بهر دلیلی چه ژنتیکی و چه سبک زندگی ناسالم، گرفتار این اختلال عصبی پیش رونده می شوند یک نکته قابل تامل و حیاتی در روند مدیریت بیماری وجود دارد و آن، نقش بسیار مهم افرادی است که از این بیماران مراقبت می کنند. باید توجه داشت که خانواده ها و بستگان مبتلایان به زوال عقل و آلزایمر نیز با پیشرفت مرحله به مرحله ی این بیماری، تحت تاثیر قرار می گیرند. افرادی که با این بیماران در تماس هستند، علاوه بر رنج این که عزیزانشان هر روزه قسمتی از توانایی های خودرا از دست می دهند و نیاز به مراقبت دارند، می بایست به این بیماران کمک کنند تا حد امکان کارکرد و توانایی های خودشان را حفظ کنند.
هزینه های بالای چکاپ های پزشکی و داروهای این بیماری که باید برای مبتلایان به آلزایمر تهیه کرد نیز از دیگر مشکلاتی است که خانواده های این بیماران دارند.
همین طور از آنجا که ممکنست مراقبت کنندگان به سبب این که این بیماری، توانایی ها و ابعاد مختلف بیمار همچون قدرت تصمیم گیری، قدرت تکلم، توانایی های شناختی و... را تحت تاثیر قرار می دهد، گرفتار کلافگی و خستگی شده و برای تعامل با بیمار گرفتار مشکل شوند، بنا بر این سفارش می شود که مراقبت کنندگان از مبتلایان به آلزایمر و زوال عقل هم از همان ابتدای تشخیص این بیماری در بیمارشان تا مراحل بسیار پیشرفته آن، نسبت به سلامت روان خود نیز مراقبت های لازم را انجام دهند، برای اینکه وضعیت روانی و حالات مراقبت کنندگان می تواند بر وضعیت و حالات این بیماران تاثیر بگذارد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب